روایتی از یک روز زندگی در ایران که اشکتان را درمی آورد

روایتی از یک روز زندگی در ایران که اشکتان را درمی آورد

۰۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۳ زمان مطالعه : 2 دقیقه
سرویس اجتماعی - چند روز پیش نوشتم قرار است خواننده آهنگِ مثلا روم زوم کنی بوم بوم کنه قلبم در تهران کنسرت برگزار کند. ولی کسی را نمی‌شناسم که حوصله رفتن به کنسرت‌های اینچنین را داشته باشد. ...

به گزارش سرویس اجتماعی خبر ناب به نقل از برترین ها - برترین ها: یادداشت رسول اسدزاده در اینستاگرامش: چند روز پیش نوشتم قرار است خواننده آهنگِ "مثلا روم زوم کنی بوم بوم کنه قلبم" در تهران کنسرت برگزار کند. ولی کسی را نمی شناسم که حوصله رفتن به کنسرت های اینچنین را داشته باشد. حالا دوستی ویدئوی کوتاهی از کنسرت مذکور برای من ارسال کرده و نوشته دیدی استقبال شد آن هم چه استقبالی... گوشت گوسفندی در کشور به پانصد هزار تومان هم رسیده و من به این فکر می کنم که ما در این شهر کسانی را داریم که پول و مهم تر از آن حس و حالِ رفتن به کنسرتی را دارند که محتوای آن خالتورِ مدرن است، یک جور دامبیلی با فرمِ امروزی... ما مردمانی داریم که در هفته چند وعده شیشلیک می خورند، برای سگِ دوگو آرژانتینوی خودشان گوشت گوساله کم چربی می خرند، در کنار این مردمان، مسئولانی هم داریم که در به اصطلاح پارلمانِ مملکت طرحی را تصویب می کنند تا اظهار نظر درباره موضوعات کشور را انحصاری در اختیار مقامات رسمی قرار دهد. از سوی دیگر کنفرانس زنان تاثیرگذار در یکی از گران ترین هتل های کشور برگزار شده که مدعوین خارجی آن را هیچ بنی بشری نمی شناسد.

جشنواره فجر در شُرف آغاز است و دوست بدبینم می گوید کنسرت زانکو را که دیدی جشنواره هم به حول و قوه الهی پر رونق خواهد بود تا کور شود هر آنکه نتواند دید... سرودهایی که دلپذیر شدن هوا و بر دمیدن گل در وسط زمستان را مژده می دادند، سرودهایی ترجیع بند بیشترشان ایران بود و ایران... تعرفه گاز گران شده، برق هم، تلفن ثابت هم، هوا سرد و کثیف و دلگیر است، تهران شبیه چیزی است که بزرگ علوی در ابتدای رمانِ "چشمهایش" تصویر کرده بود. با این حال، برخی بررررر و بررررر در چشمان مردم نگاه می کنند و می گویند همه جا امن و امان است و کشور بر ریل پیشرفت سوار... حالم بد است. قلم به جای واژه، اسید معده تراوش می کند...

ما مردمانی هم داریم که مدت هاست مزه گوشت را نچشیده اند، آبگوشت هم غذای لوکس شده، دارم فکر می کنم، بی دلیل نبود که مردم این کشور یاد گرفته بودند تکه های نان را از سر راه بردارند ببوسند و روی چشم بگذارند...

این خبر توسط سایت برترین ها منتشر شده و خبر ناب صرفا آن را به اشتراک گذاشته است.

منبع : برترین ها

اخبار گوناگون در خبر ناب