چرا داستان (جمشید بسم الله) دهه هاست تکرار می شود؟
به گزارش سرویس اقتصادی خبر ناب به نقل از فرارو - موسی غنی نژاد در دنیای اقتصاد نوشت: کسانی که به سیاستگذاری دستوری در نظام تدبیر کشور باور دارند با زبان خاصی سخن می گویند که متفاوت از زبان عرفی یا زبان رایج در جامعه و البته زبان علمی است. برای مردمان عادی یعنی عامه مردم منهای دولتمردان صاحب قدرت، قیمت یک کالا عبارت است از نرخی که با آن می توان خرید و فروش انجام داد؛ اما برای باورمندان به نظام دستوری، قیمت آن چیزی نیست که با توافق خریداران و فروشندگان در بازار به صورت توافقی تعیین می شود، بلکه آن چیزی است که سیاستگذاران با معیار های خود اعلام می کنند و همه طرف های ذی ربط باید آن را بپذیرند. سیاستگذاران دستوری اغلب مدعی دانشی برتر هستند که نه تنها مردمان عادی، بلکه حتی اهل علم هم به آن دسترسی ندارند.
این ادعا که همراه با اعتماد به نفسی اغراق آمیز و البته بی پایه، بیان می شود، ظاهرا و قاعدتا ریشه در قدرت یا توهم قدرتِ تحمیل دستور بر جامعه دارد. سیاستگذاران نظام دستوری، چون تصور می کنند به هر صورت دستوراتشان اجرا خواهد شد و این دستورات به «مصلحت» جامعه است بر درستی آن اصرار می ورزند. در واقع آن ها دانش برتری ندارند، بلکه دچار توهمی هستند که آن را دانش تصور می کنند.
در اواخر سال۱۳۹۶ و اوایل سال۱۳۹۷که نرخ ارز در بازار عمدتا به دلیل تهدید و سپس برقراری تحریم های حداکثری دولت دونالد ترامپ رو به افزایش نهاد، دولت وقت نرخ ارز دستوری ۴۲۰۰تومانی را تحت عنوان «یکسان سازی» نرخ ارز در ۲۰فروردین۱۳۹۷ اعلام کرد. توهم دانش به قدری بود که سیاستگذاران با اطمینان کامل مدعی شدند نه تنها میزان منابع ارزی حاصل از صادرات را می دانند، بلکه درخصوص مصارف آن هم اطلاعات کامل دارد؛ بنابراین می توانند قیمت یا نرخ ارز در بازار را دقیقا پیشگویی کنند.
با استناد به چنین دانشی دولت اعلام کرد که ارز با این نرخ به اندازه کافی در اقتصاد ملی وجود دارد و هر کس هر مقدار ارز بخواهد با نرخ ۴۲۰۰تومان در اختیارش گذاشته خواهد شد. تحولات بازار ارز به زودی نشان داد که دانش سیاستگذاران چیزی جز توهم دانش نبوده است، از این رو، به سرعت بازار غیر دستوری یا بازار غیر رسمی (آزاد) خارج از اراده و قدرت سیاستگذاران شکل گرفت.
سیاستگذاران به جای پذیرفتن اشتباه خود و تن دادن به واقعیات، به «تئوری توطئه» متوسل شد: نیرو های مرموز و مشکوکی به سیاق «جمشید بسم الله» واقعیات را مخدوش کرده اند و گرنه پیش بینی ما (سیاستگذار) درست بود! این داستان دهه هاست تکرار می شود، از تعیین نرخ ارز دستوری ۶۰ تومانی در اوایل دهه۱۳۷۰ گرفته تا برسیم به دلار ۱۲۲۶ تومان در اوایل دهه۱۳۹۰، دلار ۴۲۰۰تومانی سال۱۳۹۷ و البته دلار ۲۸۵۰۰تومانی دولت کنونی. امکان پذیر بودن تکرار این توهم دانش ریشه در ابطال ناپذیر بودن گزاره ای عجیب و حیرت انگیز دارد که البته به صورت تلویحی از سوی سیاستگذاران دستوری بیان می شود و مضمون آن این است: «واقعیت آن چیزی است که ما می گوییم، هر روایتی غیر از این توطئه دشمنان است.»
تجربه چند دهه اخیر نشان داده که سیاستمداران و به تبع آن سیاستگذاران در کشور ما اغلب گوش شنوایی ندارند و بیرون از «منطق» دستوری مورد قبول خود، تعهدی به دانش حقیقی و بحث علمی از خود نشان نمی دهند؛ اگر غیر از این بود با گزاره های ابطال ناپذیر به جنگ واقعیات برنمی خاستند.
پرسش مهمی که اینجا مطرح می شود این است که «پس چه باید کرد؟» پاسخ البته ساده نیست؛ چراکه در غیر این صورت ما اکنون در این وضعیت قرار نداشتیم. به نظر می رسد پیچیدگی مساله و دشواری حل آن بیشتر ریشه در طرح صورت مساله دارد. صورت مساله از دیدگاه عامه مردم اغلب ناظر به رفتار انفعالی دولت است: دولت چرا قیمت ها را کنترل نمی کند؟ دولت چرا اشتغال را بالا نمی برد؟ دولت چرا مسکن ارزان قیمت نمی سازد؟ یا به صورت کلی، دولت چرا برای حل مشکلات کشور آستین ها را بالا نمی زند؟
اگر توجه نکنیم که اغلب این تصورات را سیاستگذاری های دستوری دولت در اقتصاد ملی ایجاد کرده است به پیچیدگی مسائل پی نخواهیم برد. اینکه مردم توقع دارند دولت انفعالی رفتار نکند و با سیاستگذاری درست به تدبیر مسائل کشور بپردازد، توقع بجایی است. اما مساله دقیقا شناخت همین سیاستگذاری درست است؛ چرا که اغلب مسائل را سیاستگذاری های نادرست گذشته به وجود آورده است؛ بنابراین نکته کلیدی تشخیص و تفکیک سیاستگذاری درست از نادرست است. تورم در اقتصاد کشور ناشی از سیاستگذاری بودجه ای نادرست و نیز قیمت گذاری دستوری است. از این رو، درخواست از دولت برای کنترل قیمت ها در بازار نقض غرض است یعنی سرکنگبینی است که بر صفرا خواهد افزود.
پس آنچه باید به مطالبه مردم از دولت تبدیل شود این نیست که سیاست های دستوری خود را ادامه دهد و مثلا به کنترل و تثبیت قیمت ها در بازار بپردازد، بلکه این است که به سیاستگذاری قاعده مند اقتصادی روی آورد؛ یعنی کسری بودجه را کنترل کند و از قیمت گذاری دستوری در بازار پول، کالا و خدمات اجتناب ورزد؛ چون این سیاست ها به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب افزایش ناترازی های مالی گسترده در نظام اقتصادی کشور می شود و به افزایش کسری بودجه دولت و انبساط نقدینگی می انجامد که نتیجه نهایی آن تورم مزمن فزاینده است.
توصیه های اهل علم و تخصص به دولتمردان برای اصلاح سیاستگذاری ها تاکنون چندان نتیجه بخش نبوده است؛ بنابراین بهتر است صورت مساله را به زبان عرفی برای عامه مردم توضیح داد تا مطالبات آن ها از دولت اهرم فشار موثری باشد برای اصلاح امور. باید توضیح داد که با دستور مقامات نمی توان قیمت ها را در بازار تغییر داد؛ لذا این مطالبه از دولت که قیمت ها را با سرکوب و دستور کنترل کند نه تنها کارساز نیست، بلکه در عمل وضع را بدتر کرده و معضلات اقتصادی را تداوم می بخشد.
دولت موظف است تورم را کاهش دهد؛ اما برای دست یافتن به این هدف به جای تاکید بر سیاست های دستوری بی فایده باید سیاستگذاری قاعده مندی را در پیش گیرد که ناظر است بر کاهش هزینه های غیرضروری دولت، آزاد سازی فضای کسب وکار برای تولید ثروت بیشتر که به پایه مالیاتی بزرگ تر و در نتیجه درآمد بیشتر برای دولت می انجامد. البته در کنار این تدابیر باید به اصلاح نظام بانکی و مالی نیز دست یازید. تسهیلات تکلیفی با نرخ بهره های حقیقی منفی که مصداق بارز اقتصاد دستوری است عامل مهمی در ناترازی بانک ها و در نتیجه دست اندازی بانک ها به منابع بانک مرکزی و نهایتا افزایش پایه پولی و تورم است.
باید تاکید کرد که این گونه سیاست های دستوری است که علت بروز فساد های مالی گسترده و اتلاف منابع است. باید برای مردم توضیح داد که معضلات اقتصادی کنونی ریشه در رویکرد دستوری دارد که باید کنار گذاشته شود و جای خود را به سیاستگذاری قاعده مند مبتنی بر عقل سلیم و یافته های علم اقتصاد دهد.
درست است که توضیح این مسائل برای افکار عمومی که سال های درازی است عادت به شنیدن راه حل های ساده دستوری دارد، کار آسانی نیست؛ اما با توجه به اینکه دستور اغلب با عرف مبتنی بر قواعد ریشه دار ناسازگار است، می توان امیدوار بود اگر توضیحات به زبان عرف رایج و مورد قبول مردم بیان شود، بتواند به تدریج مقبولیت عام پیدا کند و رفتار مبتنی بر دستور را پس زند.
این خبر توسط سایت فرارو منتشر شده و خبر ناب صرفا آن را به اشتراک گذاشته است.
منبع : فرارو
- خانم بازیگران ایرانی که با احساس به مردان جوان ازدواج کردند! + عکس و اسامی
- عکسی از استایل جدید مازیار لرستانی
- شوخی جالب محسن تنابنده و پیمان قاسم خانی در قبرستان - آخه قبرستون و این کارا!!!+عکس
- جذاب ترین زن موفرفری سینمای ایران کیست؟ - چشم های رنگی و لبخند های خاص دارد!
- فوری - شیدا خلیق ازدواج کرد + تصاویری عروسی سوپرلاکچری شیدا و کیوان با چشمان گریان!
- تغییر چهره زیبای (نغمه) سریال از سرنوشت بعد 5 سال ! - در 28 سالگی جذاب تر از 20 سالگی !
- عکس تاریخی مهران مدیری در دیدار با احمدی نژاد؛ مزاحمت یکی از نزدیکان برای جلوگیری از ثبت عکس!
- مارال آراسته زن اول سپند امیر سلیمانی کیست؟ - ناگفته ها درمورد ازدواج ناموفق + عکس زن دومش !
- زیبایی عروسکی بانمک ترین بازیگر ایران با این عکس نمایان شد - نازنین بیاتی چشم هایش جادو می کند !
- گناه فرشته یا گناه شهاب حسینی ، لادن مستوفی ، امیر آقایی و ...
- بررسی کیک تولد باکلاس 2 سالگی بارانا دختر علیرضا بیرانوند و اکرم بانو - مبارکا باشه +عکس
- غم انگیزترین استوری خانم بازیگر قبل انقلاب ! - زن اول بهروز وثوقی دل پر دردی دارد ! + عکس
- المیرا شریفی مقدم یا ژیلا صادقی کدام جذاب تر و کدام محبوب ترند ! + عکس دونفره خانم مجری ها خارج از تلویزیون
- عکس همه شوهران سیما خضر آبادی - تصاویر 2 شوهر مدل و بیوگرافی
- تغییر چهره ملوس ترین خانم بازیگر سینما بدون آرایش - نازنین بیاتی با چشم های گود و رنگ پریده!
- چهره جذاب بازیگر زهر مار گیلدخت بیرون سریال ! - باورتان نمی شود + تصاویر و بیوگرافی امین میری
- ایران خودرو عرضه یک خودرو را به سال بعد موکول کرد
- بازار ارز توافقی به زودی راه اندازی می شود
- پیش بینی قیمت دلار 30 اردیبهشت 1403 - دلار در سراشیبی افتاد
- بازار ارز توافقی چه زمانی راه اندازی می شود؟
- هشدار پلیس به حجاج: بار امانتی قبول نکنید
- حفظ کیفیت خط قرمز و اولویت نخست مدیران خودرو است - برای رفع دغدغه خریداران فراخوان صادر کردیم
- سامانه خودرو های برقی راه اندازی شد
- کنکور یارانه بگیران! - یارانه بگیران دوباره با آزمون وسع صدک بندی می شوند
- رشد نجومی قیمت سیگار در سال جاری؛ درآمدزایی دولت از دود!
- دیپلماسی آبی ایران و آذربایجان ؛ رودخانه زیبایی که روابط تاریخی تهران و باکو را تحکیم کرد
- قیمت جالب حواله خودروهای برقی - هوندا 900 میلیون ناقابل!
- اسرار بازار مسکن در منطقه پنج تهران