وقتی روستایی های ایران گیر علاف می افتادند!

وقتی روستایی های ایران گیر علاف می افتادند!

۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۹ زمان مطالعه : 2 دقیقه
سرویس مجله - تا قبل از اینکه ماشین در انواع مدل و رنگ و با کاربری‌های مختلف به تهران بیاید، جابه‌جایی و حمل بار و همه کارهای سخت پایتخت‌نشینان بر دوش الاغ، قاطر و اسب بود.

به گزارش سرویس مجله خبر ناب به نقل از همشهری - این چهارپایان همانطور که به انسان خدمت می کردند باید خدماتی هم می گرفتند. به این ترتیب مثل مکانیکی ها یا راسته فروش لوازم خودرو و ... که ماشین علت به وجود آمدنشان است، در تهران آن زمان در خیابان مولوی کنونی بازارهایی وجود داشت که همه امور مربوط به این زبان بسته ها آنجا انجام می شد؛ از دوخت پالون و زین و تشکچه و افسار برای خر و قاطر تا خریدوفروش حیوان و غذای آن.

خریدوفروش کاه، یونجه و اسپرس در بازار علاف ها انجام می شد. در این بازار در کنار آدم های خوب و حلال خور آدم هایی هم بودند که حین معامله و تعیین قیمت علوفه سر مردم کلاه می گذاشتند. کشاورزان از اطراف شهر انواع علوفه را می آوردند به بازار علاف ها تا بفروشند و حیوان همیشه غذا برای خوردن داشته باشد.

علاف ها ترازوهای کفه ای خیلی بزرگی داشتند که هر کفه ٣-٤ متر قطر داشت و علوفه ها را درون توری هایی می ریختند که از ریسمان های کلفتی به هم بافته شده و چشمه هایش درشت بود. صاحب حیوان وقتی با حجم زیادی علوفه به بازار می آمد، علاف علوفه را می گذاشت در یک کفه و خودش می رفت روی کفه دیگر می ایستاد و به روستایی بدبخت می گفت سنگ بگذارد در یک کفه.

خلاصه آنقدر حرف می زد و از علوفه ایراد می گرفت که در آخر روستایی مبلغی بدهکار می شد و آن را به علاف می پرداخت و از بازار بیرون می رفت. حین رفتن هم مدام با خودش کلنجار می رفت که من داشتم می آمدم شهر، بار داشتم بدهی هم نداشتم. الان بار ندارم و بدهکار هم شده ام. به همین دلیل است کسی که گیر آدم ناهموار می افتد یا کارش به نتیجه نمی رسید، می گفت که گیر علاف افتادم، یعنی گیر یه آدم ناهموار افتادم که برایم حساب بالا آورد.

این خبر توسط سایت همشهری آنلاین منتشر شده و خبر ناب صرفا آن را به اشتراک گذاشته است.

منبع : همشهری آنلاین

اخبار گوناگون در خبر ناب