درگیری شدید زن رسمی و زن صیغه ای در کلانتری  -  شوهرم دیپلمه بود، من او را آقای دکتر کردم!
سرویس اجتماعی - زنی که در پی درگیری با هوویش دستگیر و به کلانتری منتقل شده بود، از تلخکامی‌های زندگی با مردی گفت که خودش باعث موفقیت شغلیش شده بود اما او مدام خیانت می‌کرد.

به گزارش سرویس اجتماعی خبر ناب به نقل از همشهری - همسر یک پزشک متخصص در حالی که دستانش از شدت خشم می لرزید، به مشاور و مددکار اجتماعی احمدآباد مشهد گفت: ۲۴ سال قبل زمانی با نعیم ازدواج کردم که او دیپلم داشت و تازه خدمت سربازی را به پایان رسانده بود. من حمایتش کردم و با تحمل سختی های زندگی او را به ادامه تحصیل تشویق کردم.

بالاخره او در رشته پزشکی یکی از استان های کشور پذیرفته شد و من هم با خوشحالی همه تلخکامی های روزگار را تحمل کردم تا ۸ سال تحصیل او به پایان رسید و به مشهد بازگشت. در این مدت همسرم اصرار می کرد من هم ادامه تحصیل دهم، ولی ۳ فرزند قد و نیم قد داشتم و نمی توانستم درس بخوانم. این در حالی بود که نعیم مدام مدرک پزشکیش را بر سرم می کوبید و مرا به خاطر داشتن مدرک دیپلم تحقیر می کرد.

بالاخره تصمیم گرفتم پرستاری برای فرزندانم پیدا کنم که بتوانم به تحصیل بپردازم، ولی در همین زمان متوجه شدم فرزند چهارم را نیز باردار هستم. این بود که درس و دانشگاه را از ذهنم بیرون کردم و به امور خانه داری و تربیت فرزندانم پرداختم. اما روابط عاطفی من و نعیم هر روز سردتر می شد.

در همین حال، نعیم در دوره تخصص شرکت کرد و ۲ سال بعد به عنوان پزشک متخصص مطب خودش را هم راه اندازی کرد. در این میان، روابط او با منشی های مطبش مرا بسیار آزار می داد چراکه احساس می کردم اینگونه رفتارها خارج از عرف است. بارها به فکر طلاق افتادم اما خانواده ام مرا حمایت نکردند و مجبور شدم این گونه تحقیرهای آشکار را تحمل کنم.

او با تماس های پنهانی و پیامک های زننده ای که برای خانم ها می فرستاد، مرا زجر می داد. اعتراض ها و ابراز ناراحتی هایم نیز فایده ای نداشت و اوضاع مدام بدتر می شد تا اینکه چند سال قبل متوجه شدم نعیم از ۳ سال قبل زنی را به عقد موقت خودش درآورده است و آن زن هم مهریه ای به اندازه یک خانه مجلل و یک خودرو خارجی از او گرفته و به دنبال سرنوشت خودش رفته است. همسرم برای جلوگیری از آبروریزی همه مهریه ان زن را به او داد و صدایش درنیامد.

از این موارد در زندگی ۲۴ ساله ام با نعیم بازهم دیده بودم، ولی کاری نمی توانستم انجام بدهم تا اینکه فهمیدم او برای منشی مطبش خانه ای در بهترین نقطه شهر اجاره کرده و یک خودرو خارجی گران قیمت نیز خریده است. با تعقیب همسرم نشانی منزل آن زن را پیدا کردم و به در خانه اش رفتم. آنجا بود که با هم درگیر شدیم و پلیس ۱۱۰ ما را به کلانتری هدایت کرد.

پزشک متخصص که خود را به کلانتری رسانده بود، با بیان اینکه فریب خورده است و قدر زحمات و مهربانی های همسرش را ندانسته، به مشاور کلانتری گفت: ۵ سال قبل این زن جوان را به عنوان منشی استخدام کردم. او خیلی زود با چرب زبانی در جریان امور مالی من قرار گرفت به طوری که دیگر همه کارهای اقتصادی و مالی مرا انجام می داد.

پس از گذشت مدتی او به من ابراز علاقه کرد و با ترفندهای خاص زنانه طوری رفتار کرد که من هم به او علاقه مند شدم. آن زمان نمی دانستم کبری چه نقشه شومی در سر دارد به همین دلیل خانه ای در منطقه مرفه نشین شهر برایش اجاره کردم و همه امکانات زندگی را به همراه یک خودرو خارجی در اختیارش گذاشتم.

ولی او با مهریه سنگینی که داشت مدام مرا در تنگنا قرار می داد تا به خواسته هایش عمل کنم. من هم که قادر به پرداخت مهریه او نبودم، مجبور می شدم سر تسلیم فرود بیاورم. حالا می فهمم که چقدر به همسر اولم ظلم کرده ام .

با توجه به اهمیت این ماجرا، بررسی های قانونی و کارشناسی با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد سید علی سید گلستان (رئیس کلانتری احمدآباد مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.

منبع: خراسان

این خبر توسط سایت همشهری آنلاین منتشر شده و خبر ناب صرفا آن را به اشتراک گذاشته است.

منبع : همشهری آنلاین

اخبار گوناگون در خبر ناب