این دختر صیغه فوری بود ! - شماره اش از 15 سالگی دست همه بود !
به گزارش سرویس اجتماعی خبر ناب به نقل از رکنا - با یک اشتباه بزرگ هیجانی در دوران نوجوانی و هوس هایی که نام «عشق» را یدک می کشید، همه زندگی و آینده ام را در حالی تباه کردم که برای ادامه تحصیل از خانواده ام جدا شدم و تصمیم های نابه جا و اشتباه را تا جایی ادامه دادم که اکنون حتی بیان سرگذشتم برای عبرت دیگران نیز وحشتناک است...
دختر ۲۲ ساله که مدعی بود دیگران حق و حقوق او را تضییع کرده اند، درباره سرگذشت تاسف بار خود گفت: در خانواده ای با فرهنگ «آزاد» به دنیا آمدم و در مشهد به تحصیل ادامه دادم اما سرنوشتم از ۱۵ سالگی در حالی تغییر کرد که به همراه یکی از دوستانم در گروهی تلگرامی عضو شدم. در آن گروه چند پسر جوان نیز عضویت داشتند که با یکی از آن ها بیشتر گفت وگو می کردم. «امید» حتی صفحه مجازی مرا در اینستاگرام دنبال می کرد. من هم تصاویری از چهره خودم را در گروه به اشتراک می گذاشتم به طوری که دوستان دیگری هم پیدا کردم که یکی از آن ها در خرمشهر بود و مرا نصیحت می کرد که در رشته «ریاضیات» ادامه تحصیل بدهم. اما در این میان «امید» سعی داشت با من ارتباط نزدیکی برقرار کند تا جایی که مدام مرا در پارک ملت مشهد تعقیب می کرد.
او که از درد دل های من متوجه کمبود شدید محبت خانوادگی ام شده بود، پیام های بیشتری برایم ارسال می کرد و این گونه روابط ما با یکدیگر ادامه یافت و بعد از این که «امید» وارد دانشگاه شد به دنبالم می آمد و سوار بر خودرو با هم به گشت و گذار می پرداختیم. او نه تنها خواسته های زننده و غیرمتعارفی از من داشت بلکه «بنگ» و «گل» (مواد مخدر) را نیز به من تعارف می کرد که با سیگار استفاده کنم! خلاصه این ارتباط احمقانه و هوس آلود که نام «عشق» را یدک می کشید تا حدی ادامه یافت که یک روز مرا به باغ ویلای یکی از بستگانش برد و در آن جا اتفاقی افتاد که آینده ام را به نابودی کشاند...
پس از آن خلوت شیطانی، دیگر «امید» مرا رها کرد و بعد از گذشت دوماه از این ماجرا نزد پزشک زنان رفتم و تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است. زمانی که دوباره با «امید» تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم با خودروی مادرش به در منزل مان آمد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت: اگر می خواهی با من ازدواج کنی، باید تا 30 سالگی صبر کنی، بعد هم من از آن روز شیطانی، فیلم و عکس دارم! حالا هم گم شو برو پایین!
با این جمله اگرچه از او نفرت پیدا کردم ولی باز هم با تهدید مرا مجبور کرد که به این رابطه ادامه دهم. از آن روز به بعد من برای حس آرامش، سیگار می کشیدم و از درون احساس پوچی می کردم! تا جایی که تصمیم به خودکشی گرفتم اما یکی از همان پسرهایی که در فضای مجازی با او آشنا شده بودم، مرا از این کار منصرف کرد.
«هوشنگ» اهل قوچان بود و بعد از مصرف مواد مخدر سیگار را با سیگار روشن می کرد اما من تنها او را می شناختم. بعد از این ماجرا، با پسری تبعه خارجی آشنا شدم که بیش از حد به من محبت می کرد و من هم به او علاقه مند شدم. حتی برای یکدیگر حلقه ازدواج هم گرفتیم و رابطه مان را علنی کردیم به طوری که او مسئولیت صفحه اینستاگرامی مرا به عهده گرفت چون من درگیر آزمون کنکور بودم اما وقتی پدرم از این رابطه مطلع شد، به شدت با ازدواج مان مخالفت کرد چرا که معتقد بود ازدواج با اتباع خارجی تبعات وحشتناکی دارد. در این هنگام «امید» هم مرا دختری هرزه و فاسد خواند و من هم پاسخ دادم که «عاشق فرد دیگری هستم!»
پدرم وقتی فهمید که من توسط «امید» فریب خورده ام، شبانه به خانه آن ها رفتیم و مادرم موضوع را با خانواده اش در میان گذاشت و آن ها هم به ناچار با ازدواج من و «امید» موافقت کردند و این گونه پای سفره عقد نشستم ولی «امید» با دختران دیگری نیز در فضای مجازی ارتباط داشت و مرا کتک می زد.
هنوز مدت کوتاهی از برگزاری مراسم عقد نگذشته بود که من در یکی از دانشگاه های «آبادان» پذیرفته شدم و در آن شهر علاوه بر تحصیل به تدریس خصوصی پرداختم. تا این که روزی «امید» به آبادان آمد و با هم به مسافرخانه رفتیم، در آن جا بود که به او گفتم من فرد دیگری را دوست دارم و طلاق می خواهم! ولی او با عصبانیت کتکم زد که مسئول مسافرخانه مرا از دستش نجات داد.من هم به خوابگاه دانشگاه بازگشتم ولی نیمه های شب پیام داد که قصد خودکشی دارد! من هم که ترسیده بودم به توصیه هم اتاقی ام دوباره به مسافرخانه رفتم اما او روی تخت نشسته بود و «بنگ» می کشید. زمانی که قصد داشت به من نزدیک شود، فریاد زدم جیغ می کشم! و بدین ترتیب او را در همان مسافرخانه رها کردم و به خوابگاه رفتم.
پدرم وقتی ماجرا را شنید، از من خواست تا از او شکایت کنم. من هم با «فرید»، یکی از دوستانم که در شمال کشور زندگی می کرد تماس گرفتم تا برای راهکارهای قانونی کمکم کند. او هم بلافاصله به آبادان آمد و برایم لباس و خوراکی خرید و هشدار داد که «امید» پسر خوبی نیست! بعد از درگیری تقاضای طلاق دادم و دانشگاه را رها کردم سپس به تهران رفتم و در آن جا مشغول کار شدم تا این که یک روز «هوشنگ» به دیدارم آمد و با هم یک واحد آپارتمانی را به صورت مشترک اجاره کردیم و چندین میلیون تومان هم پرداختم اما قولنامه منزل را به نام هوشنگ نوشتیم که در نهایت او با همکاری بنگاه دار پولم را بالا کشیدند و من که در رویای مهمانداری هواپیما بودم، هیچ گاه نتوانستم به خواسته ام برسم و برای حفظ آبروی خودم سکوت می کردم.
در این شرایط به مشهد بازگشتم و به دلیل بیماری صرع که داشتم، نزد پزشک مشاور رفتم. حالا در شرایطی که هرکسی به خودش اجازه می داد به خواستگاری ام بیاید، یکی از دوستانم شماره تلفن مرا در فضای مجازی به عنوان زنی که قصد عقد موقت دارد، منتشر کرده و مردی مدام مزاحمم می شود. به همین دلیل به همراه مادرم نزد خانواده آن دختر کثیف رفتیم تا از آن مرد مزاحم نیز شکایت کنیم و...
این خبر توسط سایت رکنا منتشر شده و خبر ناب صرفا آن را به اشتراک گذاشته است.
منبع : رکنا
- یک عکس با 3 سرنوشت: یکی خانم خواننده، یکی شهید، یکی بازیگر ! - محاله حدس بزنید
- فلور نظری خواهر زن افاده ای ماشالا خان را دیگر نمیشناسید! + تصاویری دیده نشده در آلمان
- مدلینگی فوق جذاب لیلا حاتمی با استایل های خفن + 5 عکس و زست کاریزماتیک
- تغییر چهره بازیگر سریال بچه مهندس در کانادا+عکس
- چهره و تیپ جدید (شاهزاده تسو) بعد 18 سال در مقابل کاخ سفید+عکس
- تیپ و استایل اردیبهشتی (سیاوش خیرابی) در 40 سالگی+عکس
- تصاویر - تغییر چهره غافلگیرکننده (شریفه نهرآبادی) سریال شمس العماره بعد 15 سال - زاده ملکسری
- نخستین عکس از دختر جوان و اصیل خسرو شکیبایی - چقدرم شبیه پدرش هست+عکس
- رویا میرعلمی فرشته سریال لیسانسه ها کنار شوهر قد بلند و پسرش+ عکس و بیوگرافی خانم بازیگر زیبا
- نخستین عکس سحر دولتشاهی بعد خیانت همایون شجریان ! - خنده خانم بازیگر از گریه تلخ تر است !
- واکنش احساسی منوچهر هادی به گریه های مهدی طارمی+عکس
- عکس همه شوهران سیما خضر آبادی - تصاویر 2 شوهر مدل و بیوگرافی
- استایل بهاری تابستانی بازیگر نقش روژان سریال نون خ+عکس
- عکس تازه بازیگر معروف تلویزیون با حجاب کامل
- عکس شوهر مو بلوند و ملوس خانم بازیگر گیلدخت - یاسمن معاوی کیست؟!
- تغییر چهره دومین بازیگر نقش بزرگسالی (جواد جوادی) بچه مهندس بعد 3 سال
- شهادت یک مامور انتظامی در تهران
- شهادت یک پلیس در شرق تهران + جزئیات
- آخرین عکس رئیس جمهور و هیئت همراهش قبل از سقوط هلیکوپتر !
- عکس ماهواره ای 3 بعدی از محل سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور
- پیام رئیس قوه قضائیه در پی وقوع سانحه برای بالگرد حامل رئیس جمهور
- واژگونی پژو در زنجان 7 نفر را مصدوم کرد
- درخواست بالگرد دید در شب ایران از ترکیه
- محل دقیق سقوط هلیکوپتر رییس جمهور شناسایی شد - فرمانده سپاه آذربایجان شرقی اعلام کرد
- عکس هوایی ثبت شده از محل سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور
- اطلاعیه شماره 3 درمورد سقوط هلیکوپتر رییس جمهور در ورزقان
- کمک اتحادیه اروپا برای ردیابی ماهواره ای محل سقوط هلیکوپتر رییس جمهور ایران.
- زیرش ناگوار یک خانه در مشهد + تصاویری دلخراش