چگونه دعوای والدین می تواند زندگی فرزندان را تخریب کند؟
خانواده / خانواده مهمترین رکن یک جامعه به شمار میرود که داشتن یک جامعه سالم یا ناسالم در گرو خانواده تحقق مییابد. اختلافات درونخانوادگی منجر میشود تا بین دو نسل دیروز و امروز فاصله ایجاد شود. همین فاصلهها خشونت و پرخاشگری را رشد میدهد تا حدی که نوجوانان و جوانان احساس تعلق در خانواده ندارند و باعث فروپاشی خانوادهها میشود. زندگی پیچیده امروز سبب شده است اعضای خانوادهها توجهی به یکدیگر نداشته و دچار آسیبهایی شوند، از این رو نقش این نظام اجتماعی بسیار مهم است.
کانون مهرورزیها
دکتر قربانعلی ابراهیمی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: خانواده به عنوان اصولیترین کانون که به مهرورزی و پرورش نسلی آگاه میپردازد مهمترین بنیاد اجتماعی به شمار میرود. یکی از جایگاههایی که برای خانواده تعریف میشود، این است که خانواده بویژه پدر و مادر موظف هستند بر پایه حقوق اصولی اداره زندگی را به دست بگیرند. برای داشتن یک جامعه سالم از همه جوانب نیاز است تا قداست خانواده همیشه مورد ارزیابی و احترام قرار گیرد تا والدین با تعهد هرچه بیشتر به تربیت سرمایههای اجتماعی بپردازند. اگر پدر و مادر در تربیت فرزندان سهلانگاری کنند و روشهای درست و کاربردی را اعمال نکنند، تحکیم خانواده به خطر میافتد و همین سهلانگاری در اداره زندگی باعث میشود خانواده با چالشها و بحرانهایی روبهرو شود که منجر به فروپاشی خانواده میشود. علت اینکه برخی جوانان و نوجوانان دچار بینظمی و نابسامانی میشوند، این است که خانوادههایشان تا حدودی بیسر و سامان بوده و کارکردهای مثبتی ندارند. همین امر مبنای آسیبشناسی خانواده میشود. بیثباتی در خانواده منجر میشود تا افراد بدون داشتن علم و آگاهی از آسیبها انگیزه اختلاف و انجام جرم و خطا پیدا کنند.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: در جامعه کنونی آسیبهای اجتماعی و انحرافات اخلاقی به عنوان یک تهدید جدی برای افراد جامعه به شمار میرود. با پیدایش شهرنشینی و گستردهتر شدن کلانشهرها و پیدایش جوامع تودهدار برخورد و تضادها میان هنجارها به چشم میخورد و باعث فروپاشی روابط بینفردی میشود. تاثیر گروه همسالان به حدی جدی است که میتوان اذعان داشت بودن در گروههای اجتماعی ناسالم آسیبهای رفتاری زیادی را در سنین پایین رقم میزند. البته آسیبهای اجتماعی امروزه روند رو به گسترشی در برخی جوامع به خود گرفته است و شاهد آمارهای بالای جرم و جنایت در اغلب جوامع هستیم. مسائلی از قبیل اعتیاد، فرار از خانه، پرخاشگری، تنهایی، انزوا در اجتماع، نابهنجاریهای اجتماعی و... در نتیجه نبودن جوّ سالم و صمیمی در خانواده است.
آسیبهای خانوادههای فروپاشیده
این جامعهشناس و مدرس دانشگاه در ادامه بیان میکند: مطالعات و پژوهشهای انجام شده در این زمینه نشان میدهد انحرافات اجتماعی و آن دسته از افرادی که درگیر چنین معضلاتی میشوند، به دلیل نداشتن خانوادهای سالم است. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و بالا بودن برخی طبقات اجتماعی منجر شده است تا والدین برای تامین برخی نیازهای فرزندان و خانواده خود بیشتر به کار، فعالیت و کوشش بپردازند و فرصت اندکی در کنار خانواده داشته باشند. همین مشکلات زندگی روزمره در برخی خانواده سبب شده است برخی افراد جامعه در موقعیتهایی قرار گیرند که نمیتوانند نقشهای اجتماعی و خانوادگی خود را به خوبی ایفا کنند و همین امر موجب میشود تا اختلافات و هنجارهای اجتماعی رو به گسترش رود. عدم تعهد به معیارها در خانواده باعث میشود پایبندی در خانواده ضعیف شده و پدر و مادر نتوانند قوانین را به خوبی به اجرا دربیاورند. همین امر موجب میشود تا تضادهای اجتماعی به نوبه خود افزایش پیدا کند و همین تضادها افراد جوان و نوجوان را به سوی انحرافات اجتماعی میکشاند.
ضعف در روابط انسانی
دکتر ابراهیمی میگوید: ضعف در روابط خانوادگی و انسانی باعث میشود جوانان و نوجوانان به سوی انحرافات اجتماعی تشویق شوند. امروزه رابطه بین والدین و فرزندان به حدی ضعیف شده است که عامل اصلی کشمکشهای خانوادگی به شمار میرود. همین رابطه ضعیف بین این دو نسل باعث میشود سیستم خانوادگی دچار مشکل شود و والدین و فرزندان برای کاهش درگیری خانوادگی کمتر با هم در ارتباط باشند. بدیهی است در چنین شرایطی فقر فرهنگی در خانواده رشد میکند و اگر خانوادهای با فقر مالی و اقتصادی نیز همراه باشد، مبنا و اساس آن خانواده حول محور انحرافات اجتماعی میچرخد. درگیری و تنشهای خانوادگی با توجه به اینکه در اقشار پایین اجتماع بیشتر به چشم میخورد، افراد نوجوان و جوان بیشتری را با اختلالات روانی روبهرو میسازد و همین شکاف بیننسلی موجب میشود تا طبقات ضعیف در اجتماع به دلیل نداشتن جوّ آرام در خانواده مرتکب جرم شوند، از این رو میتوان به لحاظ جامعهشناسی گفت فشارهای روانی و اجتماعی در خانواده باعث میشود فرزندان این قبیل خانوادهها زودتر درگیر مسائل اجتماعی شوند.
این جامعهشناس و مدرس دانشگاه با بیان اینکه بیکاری و کمبود شغل در اجتماع منجر به افزایش اختلافات خانوادگی میشود، میافزاید: یکی دیگر از عوامل مهم در بروز رفتارهای نابهنجار در خانواده و اجتماع مساله عدم اشتغال و بیکاری است. بیکاری به عنوان یک مساله اجتماعی زمینه را برای بروز انحرافات اجتماعی مهیا میسازد، زیرا خانوادههایی که سرپرست بیکار دارند و درگیر مشکلات مالی و اقتصادی هستند، نظام تربیتیشان خارج از چارچوب هنجارهای رسمی است و فرصتی برای تربیت فرزندان اختصاص نمیدهند.
آسیبشناسی خانوادگی در خانوادههای فروپاشیده به علت اختلاف بر این اساس استوار است که نبودن فضای روانی مناسب در خانواده عاملی میشود برای انجام جرم از سوی نوجوانان و جوانان. وقتی همنوایی در خانواده وجود نداشته باشد و افراد در جامعه مدرن امروز همگام با خواستههای خود پیش نروند، خشونتهای خانوادگی افزایش یافته و ارزشها و هنجارهای اجتماعی رو به نزول میرود. زندگی در خانوادههایی که بینظمی موج میزند و ساختار پیوستهای ندارد، اعضای خانواده هر کدام نگرشهای خود را اعمال میکنند و خشونت در این خانوادهها بیشتر دیده میشود.
این مدرس دانشگاه در پایان با اشاره به راهکارهای پیشنهادی خاطرنشان میکند: برای داشتن یک خانواده سالم و کاهش خشونتهای رفتاری بین والدین و فرزندان باید جامعهپذیری درستی در خانواده صورت گیرد و امنیت اجتماعی، اقتصادی و... در خانواده فراهم باشد تا کمتر شاهد اختلافات میان دو نسل باشیم. اگر همبستگی در خانواده وجود داشته باشد و ساختار خانواده طوری برنامهریزی شود که ناکامی و ناامیدی وجود نداشته باشد، ثبات عاطفی پدیدار میشود و ناملایمات اجتماعی به حداقل میرسد، از این رو باید سازمانهای متولی این امر بیشتر روی مباحثی چون رفتارهای فرهنگی تمرکز کنند تا جامعه از آسیبها و انحرافات رهایی یابد.
این خبر توسط سایت رکنا منتشر شده و خبر ناب صرفا آن را به اشتراک گذاشته است.
منبع : رکنا